سلاماصن روم سیاه!
نمیدونم چجوزی تو روی شما نگاه کنم. هان؟
اومدیم مثلا کافه درست کردیم و خودمونم نمیتونیم بریم توش! چه برسه به بقیه!
میدونید مشکل از کجاس؟ از اونجاس که من از اواسط شهریور اینترنت ندارم!
خونه مونو که عوض کردیم adsl قطع شد. بعد گفتن دیگه امکانات نداریم که وصلش کنیم.
ما دست به دامن وایمکس هم شدیم جواب نداد. چه ایرانسل چه مبین نت. آخه این چه وضعیه؟ منطقه محرومیم مگه ما؟ واسه چی محل ما باید آنتن نده؟ مگه ما تهران نیستیم؟ این همه به مردم پز میدیم که بچه تهرونیم بعد یه وایمکس نمیتونن بهمون بدن؟ میدونید از اون موقع تا حالا چقدر فخر بهم فروخته شده؟ این انصافه؟
الان ظهر تاسوعاس که دارم برتون می نویسم و لابد از خودتون می پرسید چرا نرفتی هیئت؟ خیله خوب بابا شب میرم. یه بحثی وجود داره به نام آفت های عزاداری که باعث شده من فقط به هیئت های خاصی برم که به نظر خودم از سلامتی و خلوص مورد نظر برخورداره. اصن خیابونا رو نگاه کردین؟ قدیما میرفتیم دسته های عزاداری و تو خیابونا این فریضه رو انجام میدادیم اما الان میری تو خیابون باید کفاره بدی!
خانوما این چه وضعیه؟ یعنی مملکت اسلامی باید اینطوری باشه؟ مرد ها در غالب دسته حالا چه زنجیر زنی چه سینه زنی بیان تو خیابونا بعد شما جمع شید کنار خیابونا و اونا رو نگاه کنید اونم با این وضع؟ انگار یه سری از خانوما ایام عزاداری محرم رو یک Special Event می بینن برای آرایش کردن بیشتر و پوشیدن لباس های محرک! د آخه شما که عزاداری اون مرد های بدبخت رو هم باطل کردین که!
اصن محرم یه فرصتی شده که دختر و پسری که در ایام دیگه ی سال نمیتونن همدیگه رو ببینن و با هم وقت بگذرونن حالا از ترس خانواده ها و یا گشت ارشاد ، تو این روزا آزادانه ساعت ها با هم میگردن و خوش میگذرونن. منم که این چیزا رو می بینم کلا قاطی میکنم.
من دیروز از حدود ساعت 2 ظهر تا 10 شب تو خیابونای تهران بودم و چیزایی دیدم که از خجالت داشتم آب میشدم و پیش خودم میگفتم کاش امام حسین این صحنه ها رو نبینه. با تاکسی رفتم میدون آزادی بعد از اونجا با بی آر تی رفتم تا دروازه دولت. از اونجا مترو سورا شدم رفتم تجریش و یکی دو ساعتی پیش امام زاده صالح بودم. بعدش تا میدون ونک پیاده اومدم و از اونجا با بی آر تی رفتم تا 4 راه ولی عصر و بعدش پیاده تا میدون انقلاب و آخرش هم سر از امام زاده حسن در آوردم.
هرچی به سمت بالای شهر میرفتی بی تفاوتی درباره دین بیشتر میشد و هرچی به سمت جنوب شهر میرفتی جهل و گمراهی. تو خیابون اصلی امام زاده حسن بودم که دیدم کنار دسته های عزاداری یه چیزی تو مایه های Vicoria Secret Fashion راه افتاده و به قول گفتنی لشگر ساپورت پوشا حمله ای مسلحانه به عزاداری امام حسین کردن.
جون مادرتون خجالت بکشین. جمعش کنید بابا! یه کار نکنید از همین تریبون بزنم یقه خودمو پاره کنم.
این ایام برا اینه که آدم بشم از طریق امام حسین به امام زمان خودمون برسیم و سعی کنیم مشخصاتی که دشمنان امام حسین داشتن رو از خودمون دور کنیم نه این که سال به سال فقط یه سری مناسک رو بدون معرفت حقیقی انجام بدیم و روز به روز به رذایل اخلایقمون اضافه بشه
وقتی تو زیارت عاشورا افرادی مثل شمر رو لعنت میکنیم باید ببینیم این شمر مورد لعن چه مشخصاتی داشته که باعث شده کارش به اینجا بکشه؟ بالاخره نحوه زندگیش و صفاتش و ذاتش باعث شد کسی که در رکاب امام علی جانباز شد و ممکن بود شهید هم بشه در نهایت همچین کاری میکنه.
این که اکثر کارای ما از جمله همین عزاداری بدون تفکر و تفسیر انجام میشه منو اذیت میکنه و باعث شده من خونه نشین بشم و فقط در هیئت های خاصی شرکت کنم.
به امید روزی که آن قدر آدم شده باشیم که منتقم فاطمه بیاید...
التماس دعا
برچسب ها :
آفت های عزاداری ,
ترک گناه در محرم ,
افزایش گناه در محرم ,
دسته های عزاداری ,
لشگر ساپورت پوشان ,
تهران ,
محرم در تهران ,
دسته بندی :
پروژه بیداری ,
کافه اجتماعی ,