
برچسب ها : علی کیست؟ , شناخت علی , عید غدیر , پست ویژه عید غدیر ,
دسته بندی : پروژه بیداری ,

غشر فقیر :
پسر بچه در حال بازی کردنه که
در باز میشه و پدرش میاد تو خونه:
-پسر بچه : آقا جون...آقا
جون...میای مث تو تلویزیون تو بشینی رو فرش منم بشینم رو پات باهم بازی کنیم؟؟؟
پدر : چی؟؟این چرت و پرتارو از کجا دیدی بچه؟؟ من از صبح تا شب مث سگ جون میکنم و با مسافرا سر و کله میزنم تا یه لقمه نون
در بیارم اونوقت بیام خونه تو بگی بشینم رو پات؟؟یبارکی بگو اسبم شو
سوارت شم!!! الان بهت حالی میکنم پدر سوخته!!
همونطور که بچه داره دور تا دور
خونه فرار میکنه و پدر با کمربند دنبالشه مادر خونه فریاد میزنه : چی شده عباس
آقا؟!
مرد :هیچی زن....اینم بچس تو
تربیت کردی؟؟میگه اسبم شو من سوارت بشم!!لابد پس فردا هم میخواد بگه منو ببر
پارک!!!
زن :وای خدا مرگم بده!! ذلیل
شده تو این حرفارو یه آقات زدی؟؟وایسا الان درستت میکنم!!و بدین صورته که زن و مرد
هر دو میفتن دنبال بچه بی نوا....و اما ببینیم واکنش غشر غنی رو :
دوباره در همون حالت بچه در حال
بازی کردنه که در باز میشه و پدر خوانواده میاد تو :
-پسر بچه : سلام ددی!!!!!خوبی
ددی جونم؟؟ ددی....(پ.ن:کوفت و ددی!!!مرگ و ددی!! دهن مارو سرویس کردی هی ددی
ددی!!من جای بابات بودم قورتت میدادم!!)
پدر : جانم پسر گلم؟! باز چی
میخوای ؟!
پسر بچه : یه لحظه صبر کن الان
بر میگردم ددی!!
میره توی اتاقش و دنبال اون فیلم تبلیبغی که ضبط کرده بوده میگرده!ولی یادش نیست که رو تبلت بازیاش ریخته یا تبلت فیلماش؟یا
شایدم اون تبلت قدیمی به درد نخوره که دوسش نداره؟! (پ.ن : عاقا دروغ میگه!!!!!!این تبلتو یه هفته پیش باباش واسه تولدش
براش خرید!ولی چون 1 اینچ از اونای دیگه کوچکتر بود شد قدیمی و به درد
نخور!!)
بعد از کلی تفحص و عملیات
انتهاری انجام دادن بلاخره روی تبلت فیلماش
پیداش میکنه!
پسر بچه : ددی جون اینو ببین!تو این تبلیغه باباهه میشه رو فرش!! با بچش بازی میکنه!! (پ.ن : با وجود اون همه مبل خالی توی
خونه سازنده تبلیغ مرض داشته ، در نتیجه نشستن رو فرش!!) توئم بیا بشین
رو فرش من بشینم رو پات بازی کنیم.
پدر : پسرم باشه برا یه وقت
دیگه بابایی خستس!
پسر بچه : نه ددی الان!!من الان
میخوام باهم بازی کنیم!!یالا!!باید خرم بشی و من سوارت بشم!!
پدر : گفتم که!الان نه عزیزم!
و نتیجه این میشه که پسر بچه میزنه زیر گریه!!!
مادر بچه :چی شده مرد؟؟ اینجا
چه خبره؟؟
پدر :هیــــ هیچی خانوم میگه
بیا بازی کنیم و منم خستم میگم بعدا!
مادر : یعنی چی؟؟میمیری دو
دقیقه با بچم بازی کنی؟؟خب بچم هوس خر سواری کرده دیگه!!! همش داری مارو اذیت
میکنی!!اصلا من طلاق میخوام!!!!!
خب دیگه دوستان.....من دیگه
وارد جزئیات و اینکه کار به دادگاه کشید و چجوری زن طلاقشو گرفت نمیشم!!
نتیجه اخلاقی : نتیجه اخلاقیش
باشه به عهده خودتون من الانه که بین دعوای این دوتا له بشم!!!