با سلام خدمت ارواح کافه جوان
برچسب ها : وبلاگ نویسی , دوران خوش وبلاگ نویسی ,
دسته بندی : کافه تنهایی ,
باز هم برگشتم. آن هم چه برگشتنی!!
چندتا کار می خوام انجام بدم. یک اینکه لقب "کبیر"و از روی اسمم بردارم. خیلی وقت هست که می خوام این کارو بکنم ولی خب دستم به عمل نمی رفت.
از دیشب دوباره لپتاپ رو گذاشتم روی شکمم بلکه چند خطی بنویسم. پشت میز خیلی زود خسته می شم. هرچند این روی شکم گذاشتن هم کلی ضرر داره که قرار شده زود زود به خودم استراحت بدم تا دل درد نگیرم.
کار دیگه ای هم که میخوام انجام بدم، حداقل نوشتن مداومه. حداقل تا سربازی شروع شه یکم بنویسم. هرچقدرم خزعبل و مسخره باشند. اینجا تنها جایی هستش که میتونم خودم باشم و راحت بنویسم.
ایسنتانویسیم خیلی کم شده. حتی دیگه اینستاگردی هم نمی کنم. کلا بی تفاوت شدم به همه چی.
نمیدونم از اثرات سربازیه یا فصل سرد زمستون. هرچی که هست...فعلا به تمام احوالات ما خرابکاری کرده.
ایشالله باز هم می نویسم.
پی نوشت: ازونجایی که دیگه کسی جز من نمی نویسه دیگه تیک عکس پروفایل رو هم نمی زنم که کنار پست هام بیاد. معلومه دیگه...خودم نوشتم.
پی تر نوشت: شاید دنبال یه قالب تاریخ و ساعت دار هم بگردم که بفهمید کی چیز میز نوشتم. البته می تونم ازین به بعد پایین نوشته هام تاریخ و ساعت بزنم. اینم فکر بدی نیست.قالب سندی رو به فاک ندیم بهتره!!
مثلا
دوشنبه 27 دی 95
16:25
برچسب ها : وبلاگ نویسی , دوران خوش وبلاگ نویسی ,
دسته بندی : کافه تنهایی ,
