

برچسب ها : دربی تهران , استقلال , پرسپولیس , فرهاد مجیدی , فرهاد مجیدی و سندمن , سندمن و فرهاد مجیدی , امیر قلعه نویی , کافه جوان , سندمن , sandman ,
دسته بندی : کافه طنز , کافه فوتبال ,

سلام خدمت همه دوستان و همراهان و مردم کشورم!
من خیلی وقت بود دنبال یه لوگوی درست و حسابی میگشتم برا خودم و در
صدد بودم خودم بسازم اما خوب جور نمیشد و ایده خوبی هم نداشتم
با توجه به اینکه طرفدار شدید منچستر یونایتد هستم گفتم بذار از لوگوی
تیم محبوبم استفاده بهینه کنم! و نتیجه اینی شد که منشاهده میکنید:
حالا هم میخوام واسه تون توضیح بدم که جریانش چیه:
بالاش اسممه و پایینش هم فامیلیم. با فونت لیگ برتر انگلیس نوشتمش.
بالاخره تمام تیم های حاضر تو این لیگ موظفند از این فونت روی پیراهن ها استفاده
کنن. اطراف اسمم دوتا قلب هست. یکیش مال خودمه که برای دوستان ، همراهان و مردم
کشورم می تپه و اون یکی قلب مال دوستان ، همراهان و مردم کشورمه که برای من می
تپه!
وسط لوگو عکس شیطان رجیم بود (به قول منصور) که دیدم اصلا درست نیست!
اونم برای من که فعال مبارزه با صهیونیسم جهانی و شیطان پرستی ام! این شد که با
اردنگی پرتش کردم اون ور و شماره 7 خودمو گذاشتم جاش! یه شماره 7 کوچیک هم اونجا
هست که مال سلطان اریک کانتونا و البته آقا فرهاد خودمونه!
دوتا دایره اطراف لوگو رو خیلی حرفه ای کار کردم! سمپ چپ ماه و ستاره
که نماد دین اسلامه و سمت راست هم یه ستاره 6 پره که یه خط هم کشیدم روش به عنوان
نماد نابودی این صهیونیست ها هدف ماست در راستای ظهور امام زمان...
می بینید که اگه از لوگوی شیاطین سرخ درست استفاده کنیم میتونیم به
آینده ی سبز بریم. البته با کمک دوستان ، همراهان و مردم کشورم!
با تشکر از اریک کانتونا و فرهاد مجیدی!
تا پست های بعدی از من نکنید خدافظی!
سلام به همه خوانندگان و نویسندگان کافه جوان.
می بینم که کافه تو این مدت که من سرگرم خود سازی و پژوهش و
تحقیق بودم از در عقب حرفه ای شده و اگه قبلا رو هر پست 8-9 تا نظر مختلف اومده
بود ، الان مشاهده میشه که رو پست آخر من که فوتبالی بود و توش یه تیکه کلفت نثار
امیر قلعه نویی کردم فقط تمپتر اومده نظر داده و پرسیده که آیا لیدی گاگا شیطان
پرسته؟
من
امیر قلعه نویی
فرهاد مجیدی
لیدی گاگا
بازم دمش گرم که حداقل یه سوال درست و حسابی پرسیده! والا!
به هر حال من با این دوستان کم لطف که نظر نمیدن کاری ندارم و خودشون
باید اون دنیا پاسخگو باشن. حرف الان من با اون دسته آدم های پر لطفه که از پست
های من و پروژه بیداری استقبال کردن و از طریق شناسه ی Yahoo
من ، چه به صورت ایمیل و چه به صورت چت سوال هایی رو پرسیدن. اونا که چت
کردن رو که خوب به طور مستقیم جواب سوال هاشونو دادم. بقیه لطفا کمی صبور باشن چون
سوال هایی کردن که هنوز به مباحثشون نرسیدیم. من الان میخوام جواب یه سوال رو بدم
که پرسیده بودن آیا 33 پل نشانه ی شیطان پرستیه یا نه؟
در جواب این دوستمون باید بگم که به هیچ وجه اینطور نیست. ببینید
نمیشه شما بشینید هر چیزی رو بشمرید و هر چیزی که به نحوی به این شماره ها ختم
میشد رو نماد بدونید. من بعد از معرفی نماد ها تو یه پست نماد شناسی رو هم توضیح
میدم که به مشکل بر نخوریم. درباره سی و سه پل هم باید بگم که شما خودت بشین یکم
با دقت تر به 33 پل نگاه کن. یه 33 پل دیگه هم توی آب معلومه! می بینی که 2 تا عدد 33 هست که جمعشون میشه عدد
66 که نماد خداست. پس این وصله ها اصلا به 33 پل نمی چسبه! این که عدد 66 عدد
خداست رو من از خودم در نیاوردم و این مربوط میشه به علم عروف ابجد که برای خودش
دریاییه. ما بعدا با این اعداد کار داریم ولی نه در حد تخصصی و گسترده. این جدول
میتونه خیلی شما رو راهنمایی کنه:
)الف =1 )، (ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ،( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000)
می بینید که با توجه به جدول وقتی بنویسید الله عدد 66 بدست میاد. در کتاب لوح محفوظ می تونید تمامی سئوال های خودتون
رو در رابطه با حروف ابجد پاسخ بدید.
از 33 پل که بگذریم این وصله ها به من هم نمی چسبه! شما به این عکس
پروفایل من نگاه کنید. می بینید که هر طرف 13 تا پر داره (یه دوستی در نظر خصوصی
گفته بود که هر طرف 11 تا پر داره. اما باید دقت کرد که دو تا پر کوچیک هم داره که
باید کمی ریز شد تا دید.) اما آیا من شیطان پرستم یا ماسون؟ نه! پس فردا خوبه یه
نفر بیاد بگه اون حرف S وسطش هم حرف اول Satan یا همون شیطانه! یاد یکی از دوستام افتادم که اون اوایل رفته بود قبض
جریمه پلیس کنترل نامحسوس رو دیده بود که توش یه چشم داره و اومده بود به من میگفت
ببین دهن سرویسا تا کجا نفوذ کردن!! البته همین دوستمون به یه نکته ظریف در فیلم
سنپطرزبورگ اشاره کرد که از قضا این فیلم بدجوری ماسونیه و حالا در مراحل بعدی نقد
و بررسیش رو براتون میذارم.
درباره لوگوی خودمم باید بگم که با این که هیچ مشکلی نداره ولی میگن ((
اجتنبوا من مواضع تهم )) یعنی از مواضع تهمت ها دوری کنید. یعنی مثلا اگه تو یه
اتاقی بودی تو پر از پول شمرده نشده بود بهتره از اون اتاق بیای بیرون که بعدا نگن
این تو این اتاقه بوده شاید پول ورداشته. منم به زودی و به محض این که یه لوگوی
درست و حسابی ساختم عوضش میکنم که کسی هم شک نکنه!
در آخر هم میخوام بگم هر سوالی در این زمینه ها داشتید بپرسید که حتما جواب های کامل و مبسوطی میگیرین که حتی اگه خودم هم ندونم میرم از هرجا شده براتون تحقیق میکنم و جوابشو در میارم تا ابهام زدایی بشه. ببخشید که پست گذاشتنم یکم طول میکشه ولی خوب باید درک کنین که کار زیاد می بره. مرسی که حمایت میکنین ازم و...
از من نکن خدافظی!
اینکه ترکیب به سرعت لو رفته خود یک مساله است که باید آن را پیگیری کنند و اینکه استقلال بد بازی میکند نیز مسالهای بزرگتر. یک سوال را میتوان از میرشاد ماجدی که خود اهل مطالعه است پرسید؛ مگر ترکیب تیمی مثل بارسلونا بر همه تیمهای حاضر در لالیگا روشن نیست؟ شاید همه اهالی فوتبال در دنیا به خوبی با نحوه چیدمان این تیم آشنا باشند همانطور که طی فصول گذشته و در زمان مربیگری گواردیولا همین گونه بود. نه تنها بارسلونا بلکه ترکیب همه تیمهای بزرگ اروپایی بر علاقهمندان به فوتبال روشن است و همه میدانند که مثلا اگر همین امروز رونالدو در رئال مادرید مصدوم بشود یا مسی با مشکلی روبرو بشود چه بازیکنانی جایشان را میگیرند.
موضوع اطلاع رسانی در دنیای ورزش به امری عادی تبدیل شده و در فوتبال حرفهای امروز دنیا کسی نیست که بابت لو رفتن ترکیب اصلی تیمش ایراد بگیرد. رسانههای داخلی نیز به واسطه جذاب شدن اخبار خود اقدام به انتشار اینگونه اخبار میکنند و میکوشند قبل از بازیهای بزرگ از طریق روابط خود به ترکیب اصلی تیمهای پرتماشاگر دست یابند. روز جمعه نیز این اتفاق رخ داد و ترکیب اصلی استقلال روی خروجی یکی از سایتها قرارگرفت. اینکه ایراد چنین کاری چیست در حقیقت سوالی است که تاکنون پاسخی به آن داده نشده است.
آیا علت بازی ضعیف استقلال در دربی 75 انتشار اسامی بازیکنان ساعاتی قبل از بازی بود یا اینکه علت را باید جای دیگری جست و جو کرد؟! گیریم ترکیب استقلال به اصطلاح مسوولان باشگاه استقلال لو نمیرفت، آن وقت چه اتفاق خوشایندی رخ میداد؟ آیا هاشم بیک زاده بازیکن دلخواه استقلال میشد و ارسالهایش به مقصد میرسید؟ علی حمودی چطور؟ با چند ارسال صحیح اکبرپور و منوچهری و برهانی را در موقعیت گلزنی قرار میداد؟
یا پاسهای زندی و جانواریو به مقصد میرسید؟ اشکال بازی استقلال چه ارتباطی با لو رفتن ترکیب دارد؟ چرا امیر قلعه نویی این موضوع را بلافاصله بعد از دربی مطرح میکند؟ آیا این اظهارات در وهله اول قلعه نویی و بعد تیمش را کوچک نمیکند؟ نوعی تفکرات بچگانه میان افکار آبیها جای گرفته و آنها ندانسته و بیآنکه بدانند حرفهایشان چه بازخوردی دارد اقدام به اظهارات اینچنینی میکنند. به واقع مشکل استقلال لو رفتن ترکیب نیست و اگر امیر قلعه نویی و همکارانش معتقدند که استقلال از این ناحیه زمین خورده است باید فاتحه این تیم را خواند. استقلال به لحاظ شکل بازی به تیمی بیریخت و چند پاره تبدیل شده و افت محسوسی در قیاس با فصل قبل داشته است.
امیر قلعه نویی را به جای گیرهای اینچنینی دعوت میکنیم به تماشای بازیهای استقلال در شش هفته گذشته. امیر میتواند نگاهی گذرا به شش بازی نخست فصل قبل هم داشته باشد. او میتواند فصول قبلتر را هم حتی زمانی که مرفاوی روی نیمکت آبیها بود بارها مرور کند تا به علتهای واقعی تیم نبودن تیمش! پی ببرد!
سلام به تمام ورزش دوستان عزیز به خصوص استقلالی ها!
این پست رو به مناسبت تولد کاپیتان همیشگی استقلال یعنی
فرهاد مجیدی گذاشتم تا هم بهش تبریک بگم و هم ازش تشکر کنم.
فرهاد مجیدی
که به شاه ماهی فوتبال ایران معروف شده یکی از بهترین و باهوش ترین مهاجم های
هدف فوتبال ایران و اسطوره باشگاه استقلال ، بهترین بازیکن دو دهه اخیر استقلال
بوده و تنها بازیکنیه که ارزش داره برای دیدن بازیش بری استادیوم چون میدونی تیمت
یه فرمانده واقعی داره که با تمام و جود و غیرتش بازی میکنه و هیچ چیزی به جز برد
تیم محبوبش راضیش نمیکنه. فرهاد هم مثل من به شماره هفت علاقه خاص و عجیبی داره.
البته برعکس من که اسطوره شماره 7 ام اریک کانتونا ست ، اسطوره ی فرهاد مجید نامجو
مطلق بود که یه جورایی الهام بخش فرهاد برای فوتبالیست شدن بود. همیشه وقتی با
داداشش فرزاد تو خونه فوتبال بازی میکردن ، فرهاد تو گزارش بازی خودشو نامجو مطلق
صدا میزد و عاشق این بود که بتونه روزی مثل نامجو مطلق فوتبالیستی توانا و محبوب
بشه. انصافا تو این راه موفق بود و به چیزی فراتر از هدفش رسید. فرهاد خیلی زود
اوج گرفت و به تیم راپید وین اتریش پیوست و از اونجا هم به الوصل امارات رفت که
اونجا به یه ستاره تبدیل شد. از اونجا به العین رفت تا بتونه تو بازی های آسیایی
بازی کنه و این گونه شد که با 16 گل زده در آسیا ، آقای گل ایرانی ها در این رقابت
هاست.
فرهاد مجیدی اما در بازگشتش به ایران در فصل هشتم لیگ برتر با امیر قلعه نویی برخورد کرد که چندان بهش توجهی نمیکرد و به علت سن بالایی که داشت بازیش نمی داد. استقلال در اون فصل طوری قهرمان شد که فرهاد مجیدی بیشتر طول فصل رو پشت دروازه ها گرم میکرد. البته کاپیتان به خاطر عشقی که به پیراهن آبی داشت نه حرفی علیه باشگاه و مربی میزد و نه اعتراضی میکرد که تیم به حاشیه بره. فقط صبر کرد تا مربی عوض شه و اون بتونه توانایی هاشو به رخ بقیه بکشه. فصل بعدش با روی کار آمدن صمد مرفاوی فرهاد انگار جان تازه ای گرفت و به یکی از موثر ترین بازیکن های استقلال تبدیل شد. از اونجا که روی سکو ها هم محبوبیت خاصی داشت هیچ وقت تماشگاران علیه بازیکنان شعار نمیدادند. و حتی در بازی مقابل راه آهن پست فرهاد در اومدن و حال مرفاوی رو گرفتن! اما میرسیم به دوران طلایی فرهاد در 34 سالگی!
پرویز مظلومی روی کار آمد ولی کلی از بازیکنای استقلال به تیم های دیگه کوچ کردن. خسرو حیدری ، فابیو جان واریو ، هاشم بیک زاده
، مهدی سید صالحی ، سیاوش اکبرپور و.... ولی فرهاد یه تنه کاری کرد که کمبود هیچ کدوم از اینا
احساس نشه. کمتر بازی ای پیش میومد که فرهاد گل نزنه یا پاس گل نده. اوج کارش هم
بر میگرده به گل زدن در دربی های رفت و برگشت که حسابی دل هواداران پرسپولیسو خون
کرد. شعار شیث بدو فرهاد بدو خود گویای همه چیز است!
در لیگ یازدهم فرهاد مجیدی در 35 سالگی موثر تر
از همیشه بازی میکرد. استقلال به تیمی کهکشانی بدل شده بود نصف تیم ملی پوش بودن
ولی همه بار تیم رو دوش فرهاد بود و استقلال بیش از همیشه مجیدی محور شده بود.
دربی جام حذف رو استقلال با حساب 3-0 برنده شد تا آخرین بازی فرهاد برای استقلال
باشکوه تر از همیشه بشه. ناگهان در امارات چشم های تیام شروع به چشمک زدن کردن تا
فرهاد دلش برای دخترش تنگ شه و نتونه تو ایران بازی کنه چون به جای توپ سر دخترش
جلوی چشمش می اومد. بنابراین فرهاد راهی قطر شد تا توی تیم الغرافه بازی کنه! یعنی
واقعا دلیل جدایی او از استقلال چشم های تیام بود؟ یا مسائل مالی؟یا چیز دیگه ای
کاپیتان رو از ما گرفت؟ به قول حنیف عمران زاده آقا فرهاد انقد پول داره که به
خاطر پول از استقلال نره. راست هم میگه. فرهاد خان توی ابوظبی دو تا پاساژ به نام
خودش داره و دو تا ویلا و چندین ماشین مدل بالا. پس انگیزه ش مالی نبوده. شنیده ها
حاکی از اینه که کاپیتان با یکی از اعضای هیئت مدیره باشگاه مشکل پیدا کرده و
نتونسته تحمل کنه.
همه میدونن اگه فرهاد تو استقلال مونده بود 100%
این تیم قهرمان لیگ میشد و تو آسیا نتایج خیلی بهتری میگرفت. در واقع سپاهان و
تراکتور سازی به خاطر نبود فرهاد انقدر شاخ شدن وگرنه هیچی نیستن. حالا امیر قلعه
نویی به استقلال اومده و پرویز رفته. همه منتظرند امیر خان یه بار دیگه بتونه
استقلال رو قهرمان کنه. امیدوارم مشکلات گذشته ی امیر خان و داداش فرهاد حل شده
باشه و ما فصل دیگه کاپیتان رو با خودمون داشته باشیم وگرنه خدا شاهده قهرمانی
استقلال بدون فرهاد برای من پشیزی هم ارزش نداره چون میدونم بازیکنا از هر گونه
غیرت خالی ان و اصلا ارزش نداره بازیاشونو نگاه هم بکنیم. ما بازیکنی رو دوست
داریم که در 35 سالگی یعنی سنی که عموم بازیکنان فوتبال مراحل نزول شدید رو طی
میکنن و فوتبالشون تموم شده س تازه به اوج میرسه و یه تنه تیمشو جلو می بره.چون
زندگیش سالمه و فقط به فوتبالش فکر میکنه و مثل کسایی که اسم نمی برم پی خوش
گذرونی و پارتی و قلیون نیست.
امروز تولد یه فوتبالیست واقعی بود که بعد از زنده
یاد ناصر حجازی اسمش همیشه تو قلب هوادارای استقلال حک شده. تولدت مبارک داداش
فرهاد!
از من نکن خدافظی!
این هم لیست همه تیم هایی که فرهاد براشون بازی کرده و گل زده:
باشگاههای حرفهای | ||
---|---|---|
سالها | باشگاهها | بازی (گل) |
۱۹۹۵–۱۹۹۷ ۱۹۹۷–۱۹۹۹ ۱۹۹۹–۲۰۰۰ ۲۰۰۰–۲۰۰۱ ۲۰۰۱–۲۰۰۲ ۲۰۰۲ ۲۰۰۲–۲۰۰۶ ۲۰۰۳ ۲۰۰۵–۲۰۰۶ ۲۰۰۶–۲۰۰۷ ۲۰۰۷ ۲۰۱۲-۲۰۰۷ ۲۰۱۲– | ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ← ![]() ← ![]() ![]() ![]() ![]() ← ![]() | ۱۹ (۱۰) ۱۴ (۴) ۱۲ (۶) ۳ (۰) ۸ (۷) ۱۱ (۵) ۶۷ (۳۲) ۰ (۰) ۲۳ (۱۱) ۱۹ (۳) ۵ (۱) ۱۰۷ (۵۲) ۱۰ (۶) |
تیم ملی | ||
۱۹۹۶–۲۰۱۱ | ایران | ۴۵ (۱۰) |
با سلام و عرض تسلیت خدمت خودم و همه استقلالی های عزیز. امیدوارم غم آخرمون باشه. همونطور که همه میدونین فرهاد مجیدی به خاطر مشکلات شخصی و خانوادگی مجبور شد استقلال رو ترک بکنه و به تیم الغرافه قطر پیوست. از این لحظه به بعد دیگه برد و باخت های استقلال برای من مهم نیست. حداقل مثل سابق مهم نیست. فلسفه طرفداری من از فوتبال در ایران و خارج از ایران کاملا متفاوته. همه میدونن من طرفدار منچستر یونایتدم و افتخار میکنم که طرفدارشم. شریک شدن تو شادی قهرمانی منچستر یونایتد کار ساده ایه. من تو باختشم شریک میشم و سعی میکنم روحیه مو از دست ندم و با کمک سر الکس تیمو جمع و جور کنیم. سالهاست بازیکنای بزرگ میان و میرن اما منچستر یونایتد پابرجاست و هنوز هم داره میبره و هنوز هم بازیکنان بزرگی رو به دنیای فوتبال معرفی میکنه. من طرفدار تیم منچستر یونایتدم و برام مهم نیست چه بازیکنی توش بازی میکنه. ولی این قضیه در مورد استقلال تهران اصلا صدق نمیکنه. بهتره بگم درباره فوتبال ایران صدق نمیکنه. من تو فوتبال ایران در طول تاریخ حیاتش فقط 2 نفرو قبول دارم. 1- ناصر خان حجازی 2- فرهاد مجیدی.
ناصر حجازی که نیازی به تعریف من نداره. میشه گفت سالم ترین آدمی بود که تو فوتبال ما کار کرد و روی درستکار بودنش هم ضربه خورد و خیلی جاها حقشو خوردن. کسی که میتونست بزرگترین و معروف ترین لژیونر تاریخ فوتبال ایران باشه ولی سر بی در و پیکر بودن فدراسیون فوتبال نتونست با منچستر یونایتد قرارداد ببنده. حالا نمیخوام اینا رو بگم چون همه تون میدونید. میخوام درباره فرهاد مجیدی بگم که تو 19 سالگی به تیم ملی دعوت شد و حقشو خوردن. رفت لیگ امارات و بعدشم راپید وین اتریش و اصلا همه یادشون رفت که فرهاد مجیدی ای تو این فوتبال بوده! جام جهانی 2006 علی دایی در اوج نا آمادگی و در حالی که سن بابا بزرگ منو داشت در ترکیب تیم ملی قرار گرفت و به عنوان بهترین تماشاگر جام جهانی انتخاب شد و نتونست هیچ کاری رو صورت بده در حالی که اون موقع فرهاد مجیدی و رضا عنایتی در اوج آمادگی قرار داشتند. یکی از دلایلی که از علی دایی بدم میاد همین جام جهانی 2006 آلمانه. باز ما شاهد بودیم که در لیگ هشتم که امیر قلعه نویی استقلال رو قهرمان کرد به ندرت از فرهاد مجیدی بازی میگرفت و در اکثر مواقع فرهاد رو به طرز تحقیر آمیزی مجبور میکرد که پشت دروازه تمرین کنه از همون موقع بود که نظرم درباره امیر قلعه نویی هم عوض شد. با روی کار اومدن صمد مرفاوی و بازی رسیدن به فرهاد مجیدی همه متوجه شدن که قلعه نویی به کی بازی نمیداده. نقطه عطف لیگ نهم بازی استقلال و راه آهن بود که صمد مرفاوی با فرهاد مجیدی درگیری لفظی پیدا کرد و مجیدی هم جوابشو داد و تمام تماشاگران استقلال هم پشت فرهاد در اومدن و حال مرفاوی رو گرفتن. آخرشم دیدیم بین مجیدی و مرفاوی جای کی تو تیم بود! پرویز مظلومی هم که به بهترین شکل از فرهاد مجیدی بازی گرفت و فرهاد در 34-35 سالگی بازیهایی از خودش نشون داد که اون علی دایی از خود راضی در 25 سالگی نمیتونست انجام بده. یک ماه پیش سایت استقلال تیتر زده بود: استقلال روی کاکل فرهاد میچرخد! راست هم میگفت! فرهاد سرمربی داخل زمین استقلال بود و الان استقلال وسط زمین فرماندهی نداره. فرهاد تنها فوتبالیست حال حاضره که ارزش داره به خاطرش فوتبال نگاه کنی و استادیوم بری. فرهاد نماد غیرت، عشق به تیم و زندگی سالمه. فرهاد میتونه مثل رایان گیگز تا سنین بالا بدون مشکلی بازی کنه. البته زندگی فرهاد سالم تر از رایان گیگزه!
با رفتن کاپیتان، نتایج تیم محبوبم برام اهمیت چندانی نداره و ترجیح میدم به جای نگاه کردن بازیهای استقلال وقتمو با چیزای دیگه پر کنم و در سایت های ورزشی تا وقتی که تیتر (( مجیدی به استقلال بازگشت )) رو نبینم دیگه خبر های ایرانی رو باز نمیکنم و احتمالا دیگه برنامه 90 رو هم تعطیل میکنم. به شما هم همین توصیه رو میکنم. چه استقلالی هستین چه پرسپولیسی ، به این نکته توجه کنید که فوتبال ایران بدون بازیکنانی مثل فرهاد مجیدی حتی ارزش دنبال کردن نتایج رو هم نداره.
در پایان دو بیت شعر براتون میخونم!
میخوام اس اس نباشه اگه فرهاد نباشه
میخوام این لیگ نباشه اگه فرهاد نباشه
از من نکن خدافظی!
جمع و جور کردن تیمی که بازیکنان شاخص فراوانی در خود دارد ساده نیست. تصور کنید امروز این مجموعه در اختیار امیر قلعهنویی بود. او چگونه میتوانست از فرهاد مجیدی بازی بگیرد؟ امیر در مواجهه با مجتبی جباری چه واکنشی نشان میداد؟ آیا بازیکنانی مثل میداودی یا تیموریان میتوانستند یک فصل بیسروصدا با امیر کار کنند؟ امیر را مثال زدیم چون او سابقه مربیگری در استقلال را دارد. از صمد مرفاوی هم باید یاد کنیم؛ او چگونه میتوانست استقلال کهکشانی را مهار کند؟ شاید مرفاوی اگر فصل دهم روی نیمکت استقلال مینشست نمیتوانست نیمی از این بازیکنان که در تیم فعلی قرار دارند را تحت کنترل خود درآورد. پرویز مظلومی اما تا هفته هفتم کار شاق و بزرگی را انجام داده است. یکی از ویژگیهایی که در پس چهره گاها در هم پیچیده مظلومی پنهان شده همین است؛ مهار ستارهها یا بهعبارت بهتر تحت اختیار و کنترل درآوردن بزرگان.
پرویز مظلومی از یک منظر در استقلال یگانه است. پیروزی در 3 دربی پیدرپی را فراموش کنید. نمیخواهیم دوباره یادآور رکورد جاودان او شویم. مظلومی یک مربی درونگرا اما کاربلد است. در استقلال امروز وقتی میبینیم با وجود تعدد مهاجم، بازیکنانی مانند مجیدی، میداودی و برهانی توانستهاند کنار هم قرار بگیرند، بیشتر به تواناییهای مظلومی پی میبریم. آیا صمد مرفاوی میتوانست برهانی را اینگونه تحت کنترل خود درآورد؟ امیر قلعهنویی چطور؟
***
مجتبی جباری در برنامه 90 به ستایش از فیروز کریمی پرداخت. فیروز کریمی تمریندهنده کاربلدی است و اهالی فوتبال هم بر قدرت و توانمندیهای او صحه میگذارند. نیازی به تایید جباری نبود؛ فیروز را به لحاظ فنی همه قبول دارند اما چه شد که کریمی با این توانایی نتوانست در استقلال موفق باشد؟ دلیلش چه بود؟ پاسخ این سوال را پرویز مظلومی میداند. مرد 58 ساله نیمکت آبیها به خوبی میتواند دلایل ناکامی فیروز کریمی را در استقلال بیان کند. فیروز در مهار ستارهها ناکام بود. فیروز هرگز نتوانست رابطه خوبی با بزرگان تیمش برقرار کند. محمد نوازی، پیروز قربانی، وحید طالبلو و ... از جمله بازیکنانی بودند که هرگز نتوانستند روش فیروز کریمی را بپذیرند. فیروز یک مربی تند مزاج و عصبی است. او بازیکنستیزی را به اوج رسانده بود که برخی از دانهدرشتها آن را نمیپذیرفتند اما در دوران مربیگری پرویز مظلومی هرگز چنین رفتارهایی را مشاهده نمیکنیم. مظلومی حتی در مقطعی که بابت غیبتهای مکرر جباری ناراحت بود او را سرانجام بخشید تا در تمرینها حاضر شود. مظلومی اصولا نمیتواند مربی بازیکنستیزی باشد. او ابتدا رفاقت را سرلوحه کار خود قرار میدهد و آرام آرام سعی میکند تفکراتش را دیکته کند، روشی کاملا سیاستمدارانه که در استقلال جواب داده است.
***
«برای تربیت بازیکنانم از فلک استفاده نمیکنم!» این تیتر مصاحبهای بود که 2 هفته قبل از دربی از قول پرویز مظلومی منتشر شد. پرویز مظلومی؛ مردی که هیچگاه در رختکن به بازیکنانش توهین نمیکند و البته اجازه هم نمیدهد افسار تیم از دستانش خارج شود. باز هم تاکید میکنیم یک مربی میانهرو و آشنا به کنترل ستارهها. در استقلال امروز کم بازیکن نامدار و شاخص وجود ندارد. به چارچوب دروازه نگاه کنید، سید مهدی رحمتی را میبینید. در خط دفاع نیز آبیها بازیکنان بزرگ کم ندارند. لااقل پژمان منتظری و حنیف عمرانزاده از این دست مردان محسوب میشوند. آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، کرار جاسم، میلاد میداودی، آرش برهانی، مجتبی جباری و فرهاد مجیدی امروز جزو بزرگان فوتبال ایران محسوب میشوند که پرویز مظلومی بهخوبی توانسته به لحاظ ذهنی ارتباط تنگاتنگی با آنها برقرار کند. امروز اگر میبینیم استقلال به توفیق دست یافته تنها بهخاطر جذب ستارهها نیست. مظلومی هم کارش را تا هفته هفتم خوب انجام داده و البته نقش همکارانش را هم نباید در ایجاد چنین فضایی نادیده گرفت. بهتاش فریبا همکار خوبی برای برقراری دوستی با ستارهها است.
***
برای اینکه بیشتر به سیاستمداری مظلومی پی ببرید میتوانید سری به تمرینها بزنید. او وقتی از بازیکنانش دلگیر میشود با آنها برخورد قهری نمیکند. روش خاص مظلومی برای یادآوری اشتباه بازیکنان کاملا فنی است. نه از فریاد خبری است و نه کلمات توهینآمیز. او جوری تمرین میگذارد که بازیکن مرتکب اشتباه شود؛ یعنی پاس اشتباه بدهد و بعد بهانه برای تنبیه بازیکن ایجاد میشود! روش سیاستمدارانهای است ...
منبع: سایت رسمی استقلال تهران